مقدمه و هدف: درک الگوهای دانش مورداستفاده در پرستاری، کلید آموزش و یادگیری است. کارپر چهار الگوی دانش تجربی، شخصی، اخلاقی و زیباییشناسی را پیشنهاد داد. از آنزمان، دانشمندان پرستاری کار او را گسترش دادند و الگوهای دیگری را برای دانستن اساسی درپرستاری پیشنهاد کردند منهال پنجمین الگوی دانستن را که بهطور متناقضی، ندانستن است شناسایی کرد. مواد و روش ها: این مقاله از نوع مقالات مروری روایتی میباشد. اطلاعات منتشرشده قبلی درزمینه الگوی ندانستن در پرستاری با کلیدواژههای فارسی و انگلیسی الگوهای دانش در پرستاری، دانستن و ندانستن در منابع اطلاعاتیGoogle scholar، ISI، Scopus، PubMed و Sience Direct جستجو شد. بهمنظور پوشش حداکثری هدف، جستجو بدون اعمال محدودیت زمانی و بااستفاده از عملگرهای AND و OR انجام شد. درنهایت از 28 مقاله و کتاب استفاده گردید. یافته ها: ندانستن، آگاهی از این است که پرستار در اولین ملاقات با بیمار او را نمیشناسد و با تشخیص این ندانستن، پرستار نسبت به دیدگاه بیماران در وضعیت هوشیار باقی میماند. ندانستن را میتوان به عنوان فرآیندی از درک و شناخت یا شرایطی از باز بودن تعریف کرد که به یک تجربه معنا میبخشد. در ندانستن، افراد به طور هدفمند پیشفرضها، کلیشهها، تعصبات و مفروضات خود را رها میکنند. این دیدگاه ندانستن از طریق کاوش در احتمالات متعدد، ذهنی باز را پرورش میدهد. نتیجه گیری: در این الگو پرستار تصورات از پیش تعیین شدهای را که می داند چه چیزی برای بیمار بهتر است بایستی کنار بگذارد. ندانستن را میتوان مسیری حیاتی بهسوی دانش جدید و کشف نشده برای پرستاری و تمامی روابط بینفردی درنظر گرفت.