Editorial
Authors
Abstract
Keywords
مقدمه
شپش سر ( Pediculus humanus capitis)متعلق به راسته آنوپلورا و خانواده پدیکولیده بوده که در واقع اکتوپارازیت اجباری پستانداران بوده و عمدتا از طریق تماس مستقیم انتقال می یابد(1و2(.هر چند که شپش سر به عنوان ناقل بیماری خاصی به شمار نمی آید اما به دلیل تحریک ایجاد شده در پوست سر و ایجاد خارش ممکن است باعث عفونت باکتریایی در پوست سر شود(3).از طرف دیگر در جوامعی که از سطح زندگی بالایی برخوردار نبوده و هم چنین دارای فقر غذایی هستند آلودگی به شپش سر نیز ممکن است در آنها منجر به آنمی نیز گردد(1و4و5).امروزه آلودگی به شپش سر به عنوان یکی از مشکلات مهم بهداشتی در سراسر دنیا ،هم در کشور های توسعه یافته و هم در کشورهای در حال توسعه به شمار می آید(6و7).از طرف دیگر بیشترین گروهی که در معرض آلودگی به شپش سر قرار دارند بچه های 11-5 ساله هستند و این مسئله به عنوان یکی از چالش های مهم در بین مربیان بهداشت مدارس ،معلمان ،والدین دانش آموزان نیز به شمار می آید اما در مناطقی که دارای مشکلات بهداشتی دیگری نیز هستند مسئله آلودگی به شپش سر در بین بچه ها اغلب مواقع مورد غفلت واقع می شود (12-8). در بیشتر مطالعاتی که بروی اپیدمیولوژی آلودگی به شپش سر انجام شده است ،چندین فاکتور مهم به عنوان فاکتور های تاثیر گذاربر روی شیوع آلودگی به شپش سر معرفی شده اند که از ان جمله می توان به :جنس ،گروه سنی ،نژاد ،نوع موی سر ، بعد خانوار ، وضعیت اجتماعی-اقتصادی و سطح سواد والدین را نام برد را نام برد(2و 17-13).به عنوان مثال در مطالعه ای که توسط مرادی و همکاران در شهرستان بهار استان همدان صورت گرفت ،نتایج مطالعه حاکی از ارتباط معنی دار بین 2 فاکتور جنس و سطح سواد والدین با آلودگی به شپش سر وجود داشت (17).هم چنین در مطالعات مشابه ای که به منظور بررسی شیوع آلودگی به شپش سر در نقاط مختلف ایران انجام شده است شیوع آلودگی به شپش سر از 1% در فارس (8) تا 28 %در اردبیل (18)گزارش شده است.این مطالعه به منظور بررسی شیوع آلودگی به شپش سر و برخی ریسک فاکتور های مرتبط با آن در بین کودکان زیر 13 سال افغانی شهرستان سیرجان،استان کرمان در سال 89-1388 برای اولین بار در این منطقه صورت گرفته است.
مواد و روشها:
این مطالعه به صورت توصیفی –تحلیلی و به روش مقطعی در طول سال 89-1388 در بین 95 نفر از کودکان زیر 13 سال افغانی شهرستان سیرجان ،استان کرمان با استفاده از نمونه برداری سیستماتیک انجام گرفت .بدین صورت که پس از انجام هماهنگی های لازم با ادارات مرتبط ،یک تیم شامل :کارمند مرکز بهداشت،پزشک و یک کارشناس حشره شناسی پزشکی ،کودکان ساکن در کمپ آوارگان افغانی را از نظر آلودگی به شپش سر ( یافتن یکی از مراحل زیستی انگل و یا وجود تخم در فاصله 4/1 اینچ از پوست سر ) مورد بررسی قرار دادند. به هر کودک از قبل یک شنل پلاستیکی که بروی شانه های او قرار می گرفت پوشانیده شد و در حضور نور کافی و با کمک شانه ای لابه لای موهایش به دقت و به مدت 3 تا 5 دقیقه بررسی گردید. هم چنین از دانش آموزان خواسته شد که به مدت 5 تا 7 دقیقه موهای خود را برروی برگه سفیدی به ابعاد CM75×60 ابتدا با شانه دندانه درشت به منظور باز نمودن گره های مو و سپس با شانه دندانه ریز به منظور به دام انداختن مراحل فعال شپش سر شانه نمایند در پایان هر کدام از کودکان که دارای یکی از مراحل زیستی شپش بودند به عنوان آلوده قلمداد تلقی می شدند (19).هم چنین به منظور بررسی ثبت اطلاعات مربوط به جنس هر فرد،وضعیت موها و بعد خانوار با استفاده از یک پرسشنامه اطلاعات
دموگرافیک هر فرد ثبت گردید و در نهایت با استفاده از آزمون مجذورکای و نرم افزار SPSSنسخه 11.5 جواب ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند . هم چنین در این مطالعه به منظور برقراری ارتباط معنی دار(P< 0.05) به عنوان معنی دار قلمداد گردید.
نتایج:
در این مطالعه به طور کلی از تعداد 95 نفر کودک مورد بررسی ( 30پسر و 65دختر) با میانگین سنی8.61 و انحراف معیار 6.95 ، آلودگی به شپش سر در 16 نفر از آنها (%16.84) با دامنه اطمینان (0.27 – 0.09 ) که به روش exact محاسبه گردید مشاهده شدو تمام 16 نفری که دارای آلودگی به شپش سر بودند دختر بوده و این تفاوت آلودگی به شپش سر در بین دو جنس از نظر آماری معنا دار بود (P= 0.003) (جدول 1). خروجی نتایج حاصل از آزمون مجذور کای دو نشان می دهد که بین آلودگی به شپش سر با وضعیت موها از لحاظ آماری رابطه معنی داری وجود دارد . چرا که آماره مجذور کای دو برابر 14.48 بوده که این آماره با درجه آزادی 2p value پایین تراز سطح معنی داری (0.05) می باشد و در واقع در افرادی که اندازه موی آنها بلندتر بود میزان آلودگی بیشتری مشاهده گردید. نتایج هم چنین نشان می دهد که میانگین سنی افراد در بین افرادی که آلودگی با شپش داشتند با میانگین سنی در بین افرادی که آلودگی نداشتند از لحاظ آماری تفاوت معنی داری وجود ندارد ( P value =0.913)(جدول 2). از نظر بعد خانوار نیز همانطور که در جدول شماره 2 مشخص گردیده است ،نتایج نشان می دهد که میانگین تعداد افراد خانوار در بین افرادی که آلودگی با شپش داشتند بیشتر از میانگین آن در بین افرادی می باشد که آلودگی نداشتند و اختلاف این دو میانگین از لحاظ آماری معنی دار بود P value =0.008)).در این مطالعه هم چنین کودکان از نظر وضعیت بهداشتی و آلودگی به شپش سر نیز مورد پرسش قرار گرفتند و با توجه به اینکه در تمامی کودکان و ضعیت بهداشتی متوسط بود و همه کودکان آلوده به شپش از نظر وضعیت بهداشتی متوسط به پایین بودندنتایج آنالیز
در این مطالعه بین آلودگی به شپش سر با سطح بهداشت از لحاظ آماری رابطه معنی داری را نشان نداد.p value=0.939))
جدول 1-شیوع آلودگی به شپش سر بر حسب جنسیت در بین کودکان افغانی شهرستان سیرجان در سال 89-1388
جنسیت |
تعداد مورد بررسی |
تعداد آلوده |
شیوع آلودگی(%) |
پسر |
30 |
0 |
0 |
دختر |
65 |
16 |
24.61 |
جمع |
95 |
16 |
16.84 |
جدول 2 شیوع آلودگی به شپش سر بر حسب متغیر های مورد بررسی در بین کودکان افغانی شهرستان سیرجان در سال 89-1388
نوع متغیر |
تعداد مورد بررسی |
تعداد آلوده |
شیوع آلودگی(%) |
وضعیت موها |
|
||
کوتاه |
33 |
0 |
0 |
متوسط |
19 |
2 |
10.5 |
بلند |
43 |
14 |
32.6 |
جمع |
95 |
16 |
16.84 |
رده سنی |
|
||
5< |
22 |
2 |
9.09 |
8-5 |
39 |
7 |
17.9 |
12-9 |
22 |
2 |
9.09 |
13< |
12 |
5 |
41.6 |
جمع |
95 |
16 |
16.84 |
بعد خانوار |
|
|
|
≤3 |
2 |
0 |
0 |
3< |
93 |
16 |
17.20 |
جمع |
95 |
16 |
16.84 |
بحث و نتیجه گیری:
در این مطالعه فراوانی کلی آلودگی به شپش سر در بین کودکان زیر 13 سال افغانی شهرستان سیرجان که در سال 89-1388 برای اولین بار در این منطقه صورت گرفته است (%16.84) مشاهده گردید .در مطالعات مشابه دیگری که در نقاط مختلف ایران به منظور بررسی شیوع آلودگی به شپش سر و عمدتا در بین دانش آموزان ابتدایی نیز صورت گرفته است شیوع آلودگی از کمتر از %1 در مطالعه فارس(8)،%1.3در مطالعه همدان (17)،%3.64در مطالعه در مطالعه تبریز(15)،%3.8درمطالعه کرمان(20)،%4.8 در مطالعه خواجه (2) ،%27 در مطالعه ایرانشهر (14) تا %28.5 در مطالعه اردبیل (18) گزارش گردیده است و به نظر می رسد این در صد آلودگی در بین کودکان زیر 13 ساله افغانی که از نظر جامعه آماری تقریبا مشابه گروه های مورد بررسی مطالعات ذکر شده بالا می باشند ،درصد بالایی به حساب می آید .هم جنین در مطالعات مشابه دیگری که در نقاط مختلف دنیا نیزبه منظور بررسی شیوع آلودگی به شپش سر انجام گرفته است ،درصد مختلفی از آلودگی به شپش سر در آنها گزارش گردیده است و هم چنین در برخی از آنها درصد بالاتری از آلودگی مشاهده گردیده است که از ان جمله میتوان به %33 در مطالعه استرالیا (21)،%35 در مطالعه برزیل(5)،%48 در مطالعه فرانسه(22)،%49 در مطالعه غنا (6) و %52 در مطالعه اکراین(23) اشاره کرد .در این مطالعه تمام موارد آلوده به شپش سر دختر بودند و هم چنین بین آلودگی به شپش سر و داشتن موهای بلند در دختران اختلاف معنی دار مشاهده گردید در بیشتر مطالعاتی که تا کنون نیز انجانم گرفته است آلودگی به شپش سر در بین دختران بیشتر از پسران گزارش گردیده است ،و این مسئله به علت تفاوت در عادات رفتاری بین 2 جنس ، مناسب بودن موهای دختران برای شپش به علت بلندی و طرز متفاوت پوشش بعلت پوشیده بودن مو های دختران با مقنعه یا روسری باشد می باشد(2و ،8و17-15و27-24).در این مطالعه بین میانگین سنی افراد در بین افرادی که آلودگی با شپش داشتند با میانگین سنی در بین افرادی که آلودگی نداشتند از لحاظ آماری تفاوت معنی داری مشاهده نگردید و در تمامی 4 گروه سنی آلودگی به شپش سر مشاهده شد اما در مطالعه شایقی و همکاران(2) ،عالمی پور و همکاران (14) ومطالعه عدالت خواه و همکاران(18) بین میزان آلودگی به شپش سر و گروه های سنی اختلاف معنی دار مشاهده گردید که این مسئله با نتایج مطالعه ما مشابه نبود.فاکتور دیگری که در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفت ارتباط بعد خانوار و آلودگی به شپش سر بود و در نهایت نتایج مشخص کرد که که میانگین تعداد افراد خانوار در بین افرادی که آلودگی با شپش داشتند بیشتر از میانگین آن در بین افرادی می باشد که آلودگی نداشتند و اختلاف این دو میانگین از لحاظ آماری معنی دار بود هم چنین این فاکتور نیز به عنوان یکی از فاکتور های موثر در شیوع آلودگی به شپش سر در مطالعات مشابه دیگر نیز بیان شده است (16و20و24و26و28). با توجه به اینکه این مطالعه برای اولین بار در بین کودکان افغانی شهرستان سیرجان انجام شده است و فقط چند فاکتور خطر مرتبط با آلودگی به شپش سر در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفته است و به دلیل این که فاکتور های زیادی در شیوع آلودگی به شپش سر تاثیر دارند نیاز به مطالعات بیشتری برای تعیین دقیق عوامل موثر در شیوع آلودگی به شپش سر در بین کودکان افغانی به منظور ارائه راهکار و برنامه کنترل مناسب ، هم چنین دادن آگهی به خانواده های تحت تاثیر شپش سر ضروری به نظر میرسد.
تقدیر و تشکر:
نویسندگان مقاله مراتب سپاس خود را از ریاست و معاونت محترم مرکز بهداشت شهرستان سیرجان آقایان دکتر محمد موقری و مهندس جواد متین به دلیل همکاری ارزنده در هماهنگی جهت انجام این مطالعه اعلام میدارند.
28.Akisu C, Sari B, Aksoy U, Ozkoc S.Investigation of pediculus capitis among school children in Narlidere Couny, Izmir and comparison of the current and previous results. Acta Parasitol Turc 2003;27:45-8